به گزارش شهرآرانیوز از یک هفته پیش میدانستم که برنامهای برای هفته کارگر داریم، اما تصورش را هم نمیکردم که توفیق دیدار با رهبر معظم انقلاب نصیبم شود؛ آن هم به واسطه کارم. اصلا مگر چنین اتفاقی ممکن بود؟ ولی صدای کسی به گوش رسید که در تماس تلفنی شبانه میگفت قرار حرکت همین ظهر فرداست و این حرف تا اندازهای حجت را تمام میکرد که وعده دیدار نزدیک است. باز هم باورم نمیشد؛ من و ملاقات رهبر معظم انقلاب؟!
آن شب از خوش حالی تا صبح بیدار بودم. نگاههای حسرت آلود اقوام، خویشان، دوستان دور و نزدیک و همه آنهایی که خیلی زود آگاه شده بودند چه سفری در پیش داریم، تا همان لحظه آخر پیش از شروع حرکت بیشتر سر ذوقمان میآورد که دیدار با چه کسی انتظارمان را میکشد. حتی مدیران و مسئولان شهری هم که برای بدرقه آمده بودند، جوری میگفتند سلام ما را به آقا برسانید که مشخص بود چقدر دل تنگ این دیدار هستند.
سفر با اتوبوس برایم سخت بود و این جور سفرکردن را خیلی دوست نداشتم، اما این بار با همیشه فرق داشت. با اشتیاق روی صندلی نشستم. چندبار پلک هایم را باز و بسته کردم تا ببینم این سفر واقعی است و عینیت دارد یا دارم خواب میبینم.
اینها را ماریا غلامرضایی تعریف میکند که به عنوان نماینده کارگران مشهد در هیئت تشخیص فعال است. او که در مؤسسه فرهنگی شهرآرا فعالیت میکند، میگوید: این هیئت شامل سه نفر است؛ نماینده دولت، نماینده کارفرمایان و نماینده کارگران. وظیفه ما این است که پیگیر مطالبات و مشکلات کارگران در حوزههای مختلف شهری باشیم. امنیت موضوعی دوجانبه است. وقتی تولیدکننده و سرمایه گذار مطالبه گر امنیت است، باید حداکثر امنیت را نیز برای شاغلانش تأمین کند. کارفرمایان اصل هستند، اما امنیت کارگران هم اهمیت دارد. قانون کار قانون حمایت از کارگران است و کیفیت نامطلوب ارائه خدمات رفاهی و درمانی به کارگران اقتصاد منفعتی را به نفع کارفرمایان رقم میزند و ما برای برطرف کردن این مشکل، حامی حقوق کارگران هستیم.
او ادامه میدهد: تاکنون پروندههای زیادی از اقشار مختلف در حوزههای مرتبط با شهرداری و مشاغل و اصناف دیگر برای رسیدگی داشته ایم که از ما میخواستند پیگیر حقوق پایمال شده شان باشیم و این موضوعها در این هیئت مطرح میشود. این مجموعه برای به حداقل رساندن نقطه برخورد بین کارگر و کارفرما وضع شده؛ درحالی که نظارت دولت بر آن نیز ضروری است و انجام میشود. درحقیقت با حضور نماینده هیئت دولت و کارفرما پیگیر احقاق حقوق کارگران هستیم.
غلامرضایی میگوید: جانب داری از حقوق کارگران که شامل موارد گوناگونی مانند پرداختهای نامرتب در برخی واحدهای تولیدی است و مادر بیشتر بحران هاست، با تشکیل این هیئت به حداقل میرسد و کارگران در بخشهای صنعت و تولید حس خواهند کرد که زبانی گویا، قاطع و برنده دارند.
او پس از این توضیحات کلی، برمی گردد به جریان سفر غافل گیرکننده اردیبهشت امسال که پربرکتترین سفر زندگی اش بوده است و تعریف میکند: میدانستم این متفاوتترین سفر زندگی ام است و به همین دلیل سعی کردم با وضو باشم.
غلامرضایی در طول گفتگو چندبار دیگر تکرار میکند که: اصلا باورم نمیشد و هنوز هم نمیشود که روز کارگر بهانه دیدار ما با رهبر معظم انقلاب باشد. سرانجام پس از انجام مراحل مقدماتی به مقصد رسیدیم. برنامه دیدار با کارگران از اصناف مختلف در حسینیه امام (ره) هماهنگ شده بود و پس از گذراندن مراحل و تشریفاتی که لازم بود، همه کنار هم نشستیم؛ منتظر حضور رهبر.
پیش از آمدن ایشان، چند نفر از مسئولان ارشد مملکتی برای سخنرانی پشت تریبون ایستادند و حرف زدند. وزیر کار هم از آن جمله بود. یک لحظه از اینکه بین آن جمعیت عظیم منتظر نشسته ام، احساس شعف و لذت کردم؛ به خصوص که همه از صنف کارگران بودند؛ قشر نجیب و شریفی که فکر و ذکرشان تولید و خدمت است و رسیدن به لقمه نانی حلال؛ و این برای من افتخاری مهم بود که به افتخاری بزرگتر ختم شد.
پس از صحبتهای وزیر کار و مدیران دیگر، رهبر معظم انقلاب آمدند. آن همه همهمه و سروصدا به سکوتی مطلق ختم شد. باورکردنی نبود. آن جمعیت انبوه یک دفعه ساکت شدند و محو تماشای رهبر معظم انقلاب. شاید آنها هم مثل من اولین بار بود که دیدار از این فاصله نزدیک قسمتشان شده بود.
چند روز از این جریان میگذرد، اما برای او هنوز توصیف آن لحظهها سخت است. میگوید: شاید حرف هایم باورتان نشود، ولی حس میکردم در خانه پدری ام هستم؛ با همان حس آرامش و امنیت و شعف. برای بقیه هم به گمانم همین طور بود؛ همه منتخبان کارگری، از نیروهای خدمات شهری و رفتگران گرفته تا فعالان کارگاههای تولیدی و صنعتی که سخت کوشی در چهره شان پیدا بود. لحظه به لحظه این دیدار تماشاییتر میشد، به خصوص زمانی که همه یک صدا به سلام و علیک صمیمانه و خودمانی رهبر انقلاب پاسخ گفتند.
غلامرضایی میخواهد تا یادش نرفته است، این نکته را هم بگوید که از قلم ما نیفتد؛ یادآوری از صدای رسا و مشتاقانه کارگری جوان که با عبارت «آقا فدایی داری» ابراز ارادت میکرد و جمع را تحت تأثیر قرار داده بود و نیز طمأنینه و آرامش رهبر معظم انقلاب که مثل همیشه مثال زدنی بود.
قشنگترین جملهای که از این دیدار به خاطرش مانده، گفته رهبر معظم انقلاب است که با تأکید تکرار کردند وقتی حال جامعه کارگری خوب باشد، حال همه ملت خوب است و گوشزدی که پس از آن به مدیران و متولیان حوزه مربوط به کارگران برای ارتقای رفاه اجتماعی آنها کردند و اینکه پیگیر حل مشکلات آنها باشند؛ به خصوص پس از صحبتهای یکی از کارگران که به نمایندگی از دیگران میگفت: حقوق این قشر نسبت به تورم اقتصادی کم است و آنها شرمنده زن و فرزندشان میشوند و رهبر معظم به وزیر کار تأکید کردند که به دنبال چاره و راه حل برای این مشکلات باشند.
غلامرضایی میگوید: تک تک کارگرانی که این توفیق نصیبشان شده بود، دوست داشتند بروند نزدیکتر و با رهبر انقلاب سلام و احوال پرسی کنند و گپ وگفتی داشته باشند. یکی ترکی حرف میزد، یکی خودش را سیستانی معرفی میکرد و یکی خراسانی و هرکس دوست داشت، یک جوری نزدیکتر با رهبر انقلاب حرف بزند و هم کلام شود و من به این فکر میکردم حالا که جریان این سفر پیش آمده است، همت عالی برای پیشبرد کارهای کارگران میخواهد.
حرف برای گفتن زیاد است، اما او صحبتش را با این جملهها جمع میکند: پس از این دیدار جوانها امیدوارتر شده بودند و باتجربهها مصممتر و من آن قدر سر ذوق آمده بودم که بعد در زیارت حضرت معصومه (س) که به برکت همین سفر پیش آمد، از ایشان درخواستی داشتم و گفتم یعنی میشود سال دیگر هم همین وقت، همین لحظه، همین جا باشم؟